توضیحات: بامبینو کلیدهایش را روی میز میگذارد در حالی که ناهار خود را به محل فیلم لز کارتونی کار میبرد، اما دوست دخترش الیزا ایبارا تنها با پوشیدن چند لباس زیر در آشپزخانه میرقصد و کلیدها را میدزدد. بامبینو در حال حاضر دیر شده است، بنابراین او با الیزا برای پس گرفتن کلیدها مبارزه می کند. وقتی دستش روی سینه چاق الیزا می افتد و دستش را دراز می کند تا لب هایش را ببوسد، بامبینو احساس می کند که دارد تسلیم می شود. الیزا از فرصت استفاده می کند و او را به اتاق خواب می برد.