توضیحات: من این پسر واقعا جذاب را دیدم که کنار جاده ایستاده بود، بنابراین ایستادم و پرسیدم که آیا او تاکسی می خواهد؟ بری اهل محل نبود، اما برای یک جلسه در شهر بود. از او پرسیدم که آیا دخترهای چک را دوست دارد یا نه، و او به من گفت که قبلاً با دختران چک بوده است. به او گفتم او را جذاب می دانم و اگر بدنش را به من نشان دهد به او تخفیف می دهم. باری حتی مرا به جلو متمدن کرد و سینه هایم را فشرد، سپس در حین رانندگی انگشتانم را در بیدمشک فرو کرد. ایستادم و روی صندلی عقب نشستم، سپس آلت تناسلی اش را بیرون کشیدم تا بتوانم او را بزنم. بیدمشکم رو خورد لزبین خوردن بعد روی آلت سفتش نشستم تا اینکه به عمق وجودم اومد!