توضیحات: وقتی پدر استرلینگ با شنیدن فریادهای کمک از طبقه بالا وارد خانه اش می شود، برای نجات او می دود، اما شورت پیج را دور قوزک داستان لزبین داغ پاهایش می بیند و بیدمشک صورتی کوچکش به طور گسترده ای پخش می شود. با کمی ناهنجاری، پیج از این ویژگی استفاده میکند و او را وادار میکند که بیدمشک خیسش را که در حال سقوط است لیس بزند و با دهان گرم و گرسنهاش توپها را به عمق خروس برود. پیج مطمئن می شود که هر اینچ را به عمق بیدمشک تنگ خود می برد و صورت شیرین خود را با تقدیر بابا پوشانده است.