توضیحات: بریتنی امبر یک پلیس سرسخت است که از هیچ کس، از جمله پسر خوانده اش، ریکی اسپانیایی، چیزی نمی گیرد. او بدن کوچکش را برای کار می پوشد، سپس به ریکی می گوید که دست از چنگ زدن بردارد و اطراف خانه را تمیز کند. متاسفانه برای ریکی، او راهنمایی های مادرش را نادیده فیلم لز دختر می گیرد. وقتی بریتنی به خانه میآید و ریکی را در جایی که او را رها کرده، از جمله دستش روی آلت تناسلیاش میبیند، بریتنی میداند تنها راه برای برگرداندن پسرخواندهاش خالی کردن کامل توپهای اوست. خوب است که این افسر پلیس داغ می داند چگونه این کار را انجام دهد. بریتنی ریکی را از دستبند بیرون می آورد. او از قبل می داند که آلت تناسلی او سخت است زیرا برای شروع به مکیدن آن زانو می زند. ریکی نمی تواند باور کند که نامادری اش لب های پف کرده اش را دور چوب لعنتی اش پیچیده است و وقتی بریتنی شروع به کندن یونیفرمش می کند، کوزه هایش را از سوتین بیرون می آورد و بند شلوارش را می کند، تعجب می کند. تا زمانی که بریتنی ریکی را از مبل پایین انداخت و روی میلهاش رفت تا سوارش شود، اگرچه فکر میکرد ممکن است شرط ببندد.