توضیحات: ناتان برانسون با تلفن خود در رختخواب است و به وضوح افسرده است. اسکای پیرس او را خمیده می بیند و با او به رختخواب می خزد. آنها کمی در مورد آن صحبت کردند زیرا اسکای پیشنهاد کرد هر کاری که لازم است انجام دهد تا روز ناتان کمی بهتر شود. او ابتدا گفت که او نمی تواند کمک کند، اما اسکای نزدیک تر شد تا به ناتان بگوید که چیزی در ذهنش است. با بالا رفتن از بالای ناتان، اسکای با یک بوسه عمیق لب هایش را می لیسد. او دستش را پایین میکشد تا او را زیبا و سرسخت بیابد، آماده است که آسمان را تشویق کند. او متعهد می شود که آلت تناسلی ناتان را بیرون بکشد تا او را بزند در حالی که نیتان دستش را پایین می آورد تا باسن او را بگیرد. آسمان روی بدن ناتان می لغزد و دهان او را باز می کند تا زبان را به درون گلوی عمیق بمکد که به پاک کردن تمام نگرانی های ناتان کمک می کند. او همچنان کنترل خود را حفظ می کند، از آسمان بالای ناتان بالا می رود. به سختی دیک می زند و در دختر گاوچران معکوس به پایین می لغزد. او میداند که این ژست مورد علاقهاش است، زیرا توانست در حالی که او سوار آن لزبین شدید بود، الاغ او را بگیرد.