"توضیحات: آسپن برای دیدن دوستش آمده بود، اما او در خانه نبود. آسپن در حالی که منتظر بود دوستش از سر کار داستان اولین لز به خانه بیاید تصمیم گرفت دوش بگیرد. مادر دوستش، آلیا لوو، در خانه بود و صدای دوش گرفتن آسپن را شنید. عالیه لباس هایش را درآورد و تصمیم گرفت;"