داوا آنیا را زانو می زند و به الاغ نرم او داستان داغ لز ضربه می زند
.
داوا آنیا را زانو می زند و به الاغ نرم او داستان داغ لز ضربه می زند
آنیا داستان داغ لز که احساس می کند مادرش جذب او شده است، سعی می کند با «حرف های مادرانه» زیاد او را اذیت و اغوا کند. بدیهی است که داوا وسوسه می شود، اما مقاومت می کند. در نهایت، وقتی آنیا به مادرش دستور کتک میدهد، همراه با «حرفهای مادر» بیشتر، دافا دیگر نمیتواند مقاومت کند.