مامان ویکتوریا جون که از بابا سینه گنده فیلم لز خارجی عصبانی بود روی پسرخواندهاش تمرکز کرد
.
مامان ویکتوریا جون که از بابا سینه گنده فیلم لز خارجی عصبانی بود روی پسرخواندهاش تمرکز کرد
او که از دست پدر عصبانی بود، سینههای بزرگ داشت و مامان ویکتوریا جون روی دیک بزرگ پسرخواندهاش تمرکز میکرد و به او گفت که دیکش را تازیانه بزن تا او بمکد و لعنت کند! قرار نبود تا هفته بعد منتظر بماند تا بابا بالاخره به خانه فیلم لز خارجی بیاید و حالا یک خروس می خواست!