توضیحات: زاندر کورووس صبح بعد از یک شب سخت بیرون از خانه از خواب بیدار می شود. او چیزی جز لذت بردن از کمی آرامش و سکوت نمی خواهد. کندرا لوست به خانه زاندر می رسد و مانند یک گروهبان سکسی از در جلوی خانه او می گذرد و فکر می کند که او یکی از مشتریان اردوگاه غنیمت او است. اما وقتی متوجه میشود که خانه اشتباهی دارد، زاندر اجازه نمیدهد بدون اینکه طعم داروی خودش را به لز اچ دی او بچشد، آنجا را ترک کند.