"توضیحات: روزی روزگاری آیدن اشلی و جسی سنت در حال خواب بودند و در حال بوسیدن بودند. مدتی است که برای استراحت دور هم جمع شده اند. حالا که آنها یک قرار قهوه دارند، آیدن تصمیم گرفت که زمان آن رسیده است که نوع جدیدی از بازی بوسیدن را انجام دهد. آیدن که دستش را روی مچ جسی میبرد، به دوستش کمک میکند محافظ او را پایین بیاورد. سپس به سمت داخل خم میشود تا لبهایش را لیس بزند، لز هندی و زمانی که جسی سعی میکند بداند آیدن چه کار کرده است، آیدن او را به داخل میکشد تا با یک بوس عمیقتر او را ببوسد. جسی که کمی نامطمئن است، در حالی که آیدن دهان او را بررسی می کند، تردید می کند. او نتوانست مدت زیادی خود را تحمل کند و دخترها به سرعت مکث کردند، بنابراین وقتی با یکدیگر آشنا شدند، با دستانشان در اطراف بدن یکدیگر پرسه زدند. . او جسی را دعوت می کند که نگاه و لمس کند، و جسی قرار نیست رد کند. او تمام منحنیهای لاغر آیدن را بررسی میکند و سپس به آیدن اجازه میدهد همان رفتاری را با او در لباسهایش انجام دهد. حوا؛"