توضیحات: تینا کوچک وقت خود را صرف می کند تا یک شب را با توماس گرین بگذراند. در حالی که تینا کوچک زیبایی خود را لز داستانی انجام می دهد، توماس صبورانه منتظر می ماند. وقتی تینی تینا به نظر زیبا و سرگرم کننده از اتاق خواب بیرون می آید، جایزه ارزشش را دارد. این زوج هنوز قبل از رزرو شام زمان زیادی برای کشتن دارند، بنابراین تینی تینا روی صندلی خود مقابل توماس مینشیند تا یک بازی عقلانی انجام دهد. آنها قطعات را برای چند دقیقه به اطراف حرکت می دهند، اما تینی تینا سرگرمی دیگری در ذهن دارد. او قصد خود را برای توماس روشن کرد، و او او را در آغوشش پذیرفت تا بتواند لب هایش را در بوسه های عمیق و سینه هایش را با دهان داغش نمونه برداری کند. از آنجایی که تینی تینا از قبل روی بغل توماس نشسته بود، می توانست سختی نعوظ او را احساس کند. . او نمی تواند جلوی خودش را بگیرد که لباسش را در بیاورد و بعد به زانو در بیاید تا زمانی که بتواند آن لباس را بیرون بیاورد. توماس را درک کنید