توضیحات: پاریس پس از گذراندن یک شب دیروقت منتظر است تا پسرش جرمی به خانه بیاید. او 21 ساله است و ممکن است در شب مهمانی اش حسابی سرگرم شده باشد... کمی بعد، قدم های لزبین جوراب دائمی پاریس با یک مزاحمت ناگهانی در راهرو قطع می شود زیرا متوجه می شود دوست دختر نوجوانش دیزی او را به سمت جرمی می کشاند. بعد از اینکه با مرد روی کاناپه برخورد کردند، شروع کردند به صحبت کردن در مورد شب... اینکه چطور برنامه ریزی شده بود که یک چیز بزرگ باشد، دیزی زمان زیادی را صرف آماده شدن کرد و چگونه متأسفانه به این شکل آشفته تمام شد. با این حال، همه چیز بین این دو خانم متشنج شد، زیرا تعریف و تمجیدها بیشتر و بیشتر شخصی شد ... تلقین کننده. جنسی. چرا شب دیزی باید توسط جرمی دیکته شود؟ چطور میتوانست با نگرانی تمام شب پاریس را ترک کند؟ وقتی پسر در حال استراحت است، میلف و نوجوان می خزند! شب دیر وقت خواهد بود.