توضیحات: لیلی بلا در اتاق خوابش سرگردان است در حالی که دوست پسرش کریستف کیل در طبقه پایین صبحانه را آماده می کند. لیلی با پوشیدن سوتین و لباس زیر شلواری، میداند که نمیتواند به این شکل به آشپزخانه برود. او برای پوشیدن لباسی با دامن کوتاه که پاهای پشت صحنه لزبین بلند او را نشان میدهد، وقت میگذارد و این بهترین گزینه برای دعوت از کریستوف برای باز کردن اوست. پس از عبور از ورودی، لیلی به کریستوف نگاهی انداخت و گفت که برای چیزی غیر از غذا گرسنه است. کریستوف اشاره را می گیرد و بلافاصله به سراغ لیلی می رود، اما او را می بیند که پشتش به دیوار ایستاده و دست هایش بالای سرش است. کریستوف که میداند دوست دخترش از او چه میخواهد، لبهای لیلی را لیس میزند و لیلی دستش را در بند او فرو میبرد تا کشیدن خیس او را راحت کند. لحظاتی بعد، کریستف لباس لیلی را در می آورد تا بتواند خود را در جلوه کامل لباس زیر او غرق کند. قبل از اینکه لیلی کارها را بیشتر کند، به نقطه ای رسید که آن سینه ها را برای آرام کردن او بیرون آورد.