توضیحات: لوکاس فراست زمانی که خواهر ناتنی اش الکس بلیک و کنزی ریوز به او می پیوندند تلویزیون تماشا می کند. دخترها حوصله شان سر رفته است، بنابراین کنزی تصمیم می گیرد با پیشنهاد لوکاس بدون آنها همه چیز را ناراحت کند. لوکاس مقاومت میکند، اما کنزی عکس برهنه خواهر ناتنیاش را به او نشان میدهد و متوجه میشود که او زیبا و خشن است. او به تعقیب عشق لوکاس ادامه می دهد و سینه هایش را می کشد. وقتی کینزی زیپ شلوار جین لوکاس را باز می کند و تا گلوی عمیق او خم می شود، الکس نمی تواند علاقه خود را پنهان کند. الکس زانوهایش را روی زمین خم می کند و به طور آزمایشی به دوستش می پیوندد که او می مکد و به سفتی برادرش می چسبد. کنزی که همیشه ماجراجو است، شورتش را بالا میاندازد و عکس سکسی لز متحرک روی پاهای لوکاس میرود تا بتواند در حالی که لوکاس او را بی حرکت نگه میدارد، سوار او شود. الکس مکرراً تردید می کند، اما هنگامی که می بیند دوستانش چقدر سرگرم هستند، شوهر خوش تیپ خود را برای خودارضایی نشان می دهد. بالاخره نوبتش را گرفت، روی چوب لوکاس لیز خورد و با لبخندی بزرگ روی او زانو زد. الکس که روی دست ها و زانوهایش قرار می گیرد، نگاهی عمیق می اندازد.