سونیا داستان های لز خانوادگی موسیقی شیرینی می سازد که فلوت چرمی می نوازد
.
سونیا داستان های لز خانوادگی موسیقی شیرینی می سازد که فلوت چرمی می نوازد
توضیحات: سونیا یک پوره درخشان، جوان، بلوند، عروسی، خوش ذوق، تنش، فراموش کرده است که شورت بپوشد، برای دوتایی موسیقی، با گل میخ خود آویزان است. به محض اینکه غیبت من متوجه لباس او می شود، نمی تواند به فکر ساختن تکه هایی از ناله های شهوانی او نباشد، در حالی که لباس او را در می آورد و می نشیند تا زبان و انگشتان با استعدادش بتوانند کاسه شیرین و طاس را قلقلک دهند. عزیزم، در حالی که با خوشحالی ناله می کند. او که با شور و شوق جسمانی اش برانگیخته شده، با ذوق و شوق مکیدن آلت تناسلی اسبش را می چشد، با شوق و شور یک فاحشه و عزم مصمم. سپس او را روی یک میز گذاشت، و در حالی که در مقابل او ایستاده بود، ابزاری عظیم را با قدرت شخم می زد، در باغ پر از لذت زمینی او، ناله می کرد و فریاد داستان های لز خانوادگی می زد، با لذت شادی. سپس سوار بر موشک گوشتی، در دختر گاوچرانی معکوس، او را با حسادت آتشین به واژن ملایمش کوبید، در حالی که ناله و هق هق می زد. او همچنان با قاشق به بیدمشک او ضربه میزند و دیک او را با پشتکار سوراخ میکند.