"توضیحات: روزی روزگاری، ایولین کلر و کایل میسون یک آیتم بودند. زمانی که آنها از هم جدا شدند، کیل قسم خورد که با او تمام شده است. از طرف دیگر، اولین برنامه های دیگری برای کیل داشت. او این عضو را می خواهد و برنامه ای برای تحقق آن دارد. اولین تا آخر لباس می پوشد و یواشکی وارد خانه کایل می شود. او ادعا می کند که کایل به دنبال چیزی است، اما او قسم می خورد که همه چیز را یک هفته پیش برای او فرستاده است و سپس کلید جایی که او است را می خواهد. ایولین قسم می خورد که یک گردنبند یا شاید یک فیلم لز کردن دستبند و تشک را در مقابل کایل گم کرده است تا اتاق خواب او را بررسی کند. او می داند که دامنش روی تخت چقدر بلند است و وقتی چیزی را که به دنبالش است پیدا نمی کند، چه عکس بامزه ای روی تخت می زند. اِولین در نهایت به کایل میگوید که میداند او هنوز نسبت به او احساس دارد و سپس او را به بوسه میکشد. وقتی کایل با دست زدن به باسن مبهوت اولین پاسخ میدهد، میداند که او را درست در جایی که میخواهد قرار میدهد. غرق در آن؛"