توضیحات: لوری قدبلند، جوان و سر قرمزی است که توسط احساسات سوزانش بلعیده شده است، که یک پروتز را می گیرد و شروع به خودارضایی می کند و تمایلات جنسی فروخورده خود را رها می کند، اما دوست پسرش او را در عمل می گیرد و جای او را می گیرد. . دیلدو، در حالی که با استادی دیگ عسل کچل را لیس می زد و با انگشتانش انگشت می زد و از خوشحالی ناله می کرد. او با کمال میل با مزه مکیدن دیک اسب عظیم الجثه، به طور جدی متقابل می کند. آماده برای کارهای بیشتر، او به طرز وحشیانه ای ابزار غول پیکر خود را در موعظه، ناله و فریادهای سرمستی به خرچنگ درنده او می زند. سپس با خشم وحشیانه به سمت او شلیک می کند، در حالی که او ناله می کند و از خوشحالی اشک می ریزد. او را به سگ منتقل کرد، وحشیانه لزبین فول اچ دی دیک وحشی خود را به داخل سگ کوبید، و او از خوشحالی فاحشه ناله و فریاد کشید. او که میخواهد همه جادوی او را بچشد، میله اسبش را به کوچه پشتی او هدایت میکند و او را وحشیانه میزند.