توضیحات: جنی، زن جوان سبزهای غیرقابل مقاومت، خالکوبی شده، برنزه، خوشرنگ و کشنده که مردش پس از اینکه او را یک اکسپرسو ساخت، تصمیم میگیرد تا بیدمشکش را برای صبحانه بخورد، تا او بسیار خوشحال شود. او با شور و اشتیاق، با مکیدن حریصانه یک خروس دایناسور، با فاحشه گرسنه، گرگ، و هنر شفاهی شوخ، یک خروس واقعی که استاد می مکد، متقابل می کند. او را روی میز گذاشت و در مقابل او ایستاد و ابزارهای غولپیکرش را در باغ طاس پر از حسرت پوسیدهاش شخم زد، در حالی که به کلیتوریس او نگاه میکرد و او را با احساسات اولیه لجام گسیخته ناله و هق هق میداد. روی برج عاج قدرت دختر گاوچران ثابت شده بود، باسن زیبا، ثابت و گرد او، با قدرت و حرارت متعصبانه به او میچرخید، در حالی که او با خوشحالی ناله میکرد و جیغ میکشید. هنگامی که در سگ ایستاده، یک توده وحشی آلت تناسلی حیوانش را با خشم وحشیانه به درون او لزبین خانوادگی فرو می کند، و او ناله می کند، زوزه می کشد، و فریاد می کشد، مانند گربه جهنمی در گرما، که توسط شعله های فروزان احساسات اولیه و وحشیانه اش بلعیده شده است. او عصبانی است.