توضیحات: داوا فاکس و همسرش تایلر نیکسون در اتاق نشیمن در حال خنک شدن هستند که خواهر تایلر، اما هیکس، به آنجا می آید و از راه دور درخواست می کند. آنها با هم بحث می کنند در حالی که داوا سعی می کند آنها را نادیده بگیرد، اما وقتی اما با مادرش تماس می گیرد تا مداخله کند، داوا به تایلر می گوید که اما یک شاهزاده خانم است و او خوش شانس است که حتی با او صحبت کرده است. تایلر اتاق را ترک می کند. اما از تلویزیون لذت میبرد، اما متوجه میشود که رفتار مادرش او لزبین خارجی را تحت فشار قرار میدهد، بنابراین بعداً به دنبال تایلر میگردد تا عذرخواهی کند، خواهر و برادرها آشتی میکنند و در آغوش میگیرند، اما اما احساس میکند که آلت تناسلی تایلر چقدر سخت است. آنها ممکن است اکنون باحال باشند، اما تایلر و همسرش اصلاً اینطور نیستند. داوا عصبانی است زیرا تایلر چمن را نتراشیده است، با وجود اینکه اما در حال تغییر است، فقط وارد اتاق اما می شود و از او التماس می کند که او را پنهان کند. لحظه ای بعد که داوا به دنبال تایلر می آید، زیر پوشش است. اما در حالی که از زیر پوشش بیرون میآید، ادعا میکند که میخواهد چرت بزند در حالی که سعی میکند خودش را نگه دارد در حالی که تایلر آلت تناسلیاش را داخل الاغ سفت او میکشد.