توضیحات: نیکولت و شوهرش در حین مسافرت در هتل اقامت دارند، اما شوهرش بیشتر به تجاوز به چشم علاقه دارد تا لعنتی. نیکولت که از تلاشهای خودارضایی انفرادی خود خسته شده است، تصمیم میگیرد به جای آن با سرویس اتاق تماس بگیرد و به داستان سکسی لز خشن محض اینکه کایل، منشی هتل را در دست گرفت، شروع به اغوا کردن میکند. او یک توت فرنگی را از بشقاب خود می مکد، سپس از او می خواهد که به او کمک کند تا زیپ لباس تنگش را باز کند. علیرغم خروپف شوهرش در نزدیکی، او به آرامی شروع به مکیدن دیک کایل کرد...