"توضیحات: مادلین دیروز با این پسر ملاقات کرد و او در حال حاضر شب را با این پسر کوچک داغ در هر موقعیت ممکن لز مادر و دختر سپری کرده است. اجازه داد او بماند و سعی کرد صبح با لپتاپاش کمی کار کند، اما او فکر بهتری داشت... اوه خدای من، او نتوانست در برابر وسوسه مقاومت کند. بوسه های او باعث شد که او احساس هیجان زیادی کند و خروسش به زودی راه خود را به داخل گربه کوچک تنگ او باز کرد. عمل پیچ! تا ارگاسم صبحگاهی اش را نبیند یک خط دیگر نمی نویسد...اوه!;"