توضیحات: اکنون الکسیس لز که مدی همکارش چاد را از دفتر آورده است، نمایش باید ادامه یابد. به محض اینکه روی تخت خوابش می برد، مدی به چاد می گوید که متاهل است و شوهرش می خواهد رابطه جنسی او را تماشا کند. چاد هم با او خیلی خوب است زیرا مدی تلفن را روی روسری خود می گذارد تا دید پرنده ای داشته باشد و چاد به سرعت شلوار جین او را در می آورد تا قبل از اینکه خروس بزرگش در اعماق وجودش بلغزد، از بیدمشک خیس شیرین و داغش لذت ببرد. چاد مستقیماً آنقدر به بیدمشک تنگش می کوبد که دانه های داغ ضخیم را روی صورت و سینه هایش می پاشد.