برادر لیرا نگاهی داستان سکسی لز زوری به او می اندازد
.
برادر لیرا نگاهی داستان سکسی لز زوری به او می اندازد
توضیحات: لیرا نمیدانست که برادرش جیمز در حالی که داشت لباس داستان سکسی لز زوری میپوشید، مخفیانه به سینههای بزرگ و شاداب او نگاه میکرد. یا او در تمام مدت آگاه بود؟ بلافاصله لیرا سینه هایش را برای او می کشد و زبانش را برای خوردن آب بیدمشک باز می کند. حالا که آلت تناسلی او را خفه کرد، سینههایش را دور گوشت تپندهاش پیچید و او را لعنت کرد تا اینکه کرمش را روی سینهی بیتنهاش اسپری کرد.