توضیحات: به نظر می رسد موزس فینیکس در حال خواندن کتابی در رختخواب است که دوست دخترش لیلی جیمز در حال بررسی آن است. او می پرسد که چرا او اینقدر زود در رختخواب بود و او دروغ می گوید و می گوید که فقط می خواهد بخواند. لیلی از او می پرسد که آیا فرشته کوچکش لولا فاه را در جایی دیده است یا نه و شانه هایش را بالا می اندازد و می گوید گفتن این افراد 18 ساله مانند آنها سخت است. لیلی با تعجب فیلم لزبین خشن راه می‌رود که ممکن است لولا کجا باشد. موسی مودبانه از او می‌خواهد که در را قفل کند و وقتی لیلی از اتاق بیرون می‌رود، موسی خیالش راحت شده است. او پتو را شلاق می زند تا نشان دهد که لولا تمام مدت زیر پتو بوده و خروسش را می مکد. او عصبی و وحشت زده به نظر می رسد، اما لولا مغرور و با اعتماد به نفس به نظر می رسد و به شوخی می گوید که این نزدیک ترین چیزی است که آنها دستگیر شده اند. لولا همچنان به آرامی به او ضربه می زند، اما موسی به زودی در فکر مردد می شود و لولا را از میله اش دور می کند و دوباره بوکسورش را می کشد. می نشیند و به لولا می گوید که جسورتر و خطرناک تر شده اند. اما لولا عاشق ابله زدن زیر بینی لیلی است. لولا رو اذیت کن